• خانه
  • About

الهۀ مهر

Feeds:
نوشته‌ها
دیدگاه‌ها
« خدا نگهدارت هم میهن
یادی و خاطره ای… »

دلم برات تنگ شده جونم…

مه 13, 2006 بدست 21mehr

درود بر تو:


بله هنوز یک هفته از بازگشت من نگذشته که دل تنگش شدم.


Resize of Image12100cut.JPG


حالم خیلی خوبه ولی دلم دوباره تنگ و تشنه تر از پیش برای بودن در کنار یار هستم.


آخه یار من، دلدار من همتا نداره. شاید مزه تلخ غربت و انتظار کشیدن برای دیدن یار را نچشیده باشی… آخه وقتی آدم هم میهنان گلش را از نزدیک می بینه که چقدر گرم و صمیمی در اولین برخوردهاشون با تو روبرو میشن، پس از بازگشت، دلتنگی بیش از پیش روش اثر میکنه و دیونه میشه.


اولین جایی که رفتم شهریار، که برای به جا آوردن چهارشنبه سوری و دور بودن از سر و صدای وحشتناک تهران، البته به دعوت دوست گلم مهرنوش جان و شرکت تنی چند از دوستان هم بلاگری خوبم بود.


noroze 58ipg.jpg


دومین سفرم به دیار عشق (شمال ایران) بود. جات خالی خیلی خوش گذشت. باید بگم که این دعوت پیش از رسیدنم به ایران انجام پذیرفته بود و خیلی هم به جا بود. شمال نیز به دعوت بهترین دوستم (همون الهه که نام وبلاگم به یاد او و از نام او سر چشمه گرفته است) بود. جای آن دارد که بگم که من سال ۱۳۸۵ را در کنار ساحل آرام دریای خزر آغاز کردم. اینقدر این دریا با من صمیمی و آرام بود که مردم ساکن در آنجا با تعجب میگفتند چنین دریا و آفتابی در این فصل بی سابقه بوده است.(و باید بگم که این از شانس خوب من بوده یا خورشید خانم در شهر چالوس، رسم مهمان نوازی را خوب به جای آورده).


Resize of Resize of Resize of Kopie von Bildhaye Shahla 010.jpg


سفر سومم به کیش و دریای همیشه نیلی پارس بود. که به دعوت دخترخاله خوبم به آنجا رفتیم. جای تو نیز خیلی خالی بود و بسیار زیاد فراوان خوش گذشت.


Resize of 99360529RL881296525.jpg Resize of 99366939RL751389985.jpg


خلاصه آخرین سفرم نیز به شهر زیبای شیراز بود. البته پیش از رفتن به شیراز با سرماخوردگی شدیدی دست و پنجه نرم نمودم ولی به خیر گذشت.


Resize of Resize of Resize of Shiraz 101.jpg Resize of Resize of Resize of Shiraz 084.jpg


Resize of Resize of Resize of Shiraz 098.jpg


که اینجا نیز به دعوت دوست نیکم جناب وحیدوو رفتم. ( با سپاس از خانواده محترم ایشان) و دیگه از اینکه چقدر در شیراز با مهمان نوازی مردم نیکش به من خوش گذشت نگو و نپرس. تازه یک قرار بلاگری نیز در آنجا به همت وحیدوو جان داشتیم که خیلی از دوستان نادیده ام را در این قرار دیدم. در همینجا از تمام بچه های خون گرم شیراز سپاسگذاری می کنم .شرمنده از نام بردن این دوستان گل هستم. می ترسم که کسی از قلم بیفتد.


جا دارد که از دوستان نیکم در شهر اصفهان و مازندران و …. که قول رفتن به آنجا را به ایشان، داده بودم پوزش بخواهم. امید به اینکه در سفر های آینده ام از خجالتشون در بیام. چون پس از ۸۵ سال به میهن آمده بودم و ۲ ماه وقت کافی برای دیدن تک تک شهر های میهن نبود. (قبول؟)


از اینکه در این ۲ ماه به هیچکدام از دوستان هم بلاگریم سر نـــــزدم ابراز شرمندگی می کنم . با امید اینکه عذر من را بپذیرید… اوه راستی از تو دوست نازنینم که برای دیدن من قبول زحمت نمودی و به دیدارم آمدی نیز سپاسگذارم.


با امید داشتن روزهایی سرشار از تندرستی و موفقیت برای تو هم میهن نیکم. خیلی دوستت دارم .


در پناه یزدان، تندرست شاد و پیروز زیوی… تا درودی دگر بدرود.

Advertisements

دوست‌داشتن:

دوست داشتن در حال بارگذاری...

مرتبط

نوشته شده در Uncategorized | 73 دیدگاه

73 پاسخ

  1. در مه 13, 2006 در 4:52 ق.ظ. دختر كولي

    خوشحالم که اینقدر بهت خوش گذشته


  2. در مه 13, 2006 در 6:17 ق.ظ. لیدا آیلار

    سلام شهلا خانم گل… که اینطور… پس آخرش ما را قال گذاشتی! آخه کی اصفهان، نصف جهان را ندیده رها می کنه!!! لااقل می گفتی فصلنامه را برات بفرستم خانم.


  3. در مه 13, 2006 در 8:14 ق.ظ. سانی

    شهلا جون نوشته ات رو خوندم و گریه کردم خیلی دلم می خواست ببینمت. شماره موبایلی و تلفنی توی ایران ازت نداشتم. متاسفم و شرمنده.
    به امید دیدار


  4. در مه 13, 2006 در 10:06 ق.ظ. امید

    سلام شهلا خانم خوشحالم که بهتون خوش گذشته و امیدوارم همیشه سرحال باشید.تا خلیج همیشه فارس اومدید ولی پیش من نیمدید؟؟؟؟

    عیب نداره یه روز دیدید خودم اومدم اونجا و روی ماه شما و دوستان عزیز در آلمان را دیدم!!!

    موفق و سلامت باشید


  5. در مه 13, 2006 در 11:32 ق.ظ. نازخاتون

    سلام شهلا گل گلم. بابا دل ما پکيد اين جا ها. خيلی خوشحالم که بهت خوش گذشته نازنين من:) بوس س س س س س س س يه عالمه


  6. در مه 13, 2006 در 12:29 ب.ظ. باستان از بیستون

    درود بر هم میهن گلم…
    .
    .
    .
    اومدی نسازی…
    .
    .
    .
    من نمی دونستم اومدی اینجا….
    .
    .
    .
    مگه قرار نبود پیست اسکی هم سر بزنی؟
    .
    .
    .
    مگه نگفتی با سرما بیشتر از گرما سازگاری داری؟ حالا دیگه کیش رو ترجیح میدی؟
    .
    .
    .
    باشه اشکال نداره………….همیشه شاد باشی…بدرود


  7. در مه 13, 2006 در 12:31 ب.ظ. ويولت

    هرجا هستی خوب و خوش باشی خانم گل زیبا بوس بوس


  8. در مه 13, 2006 در 12:52 ب.ظ. مرضی

    خوشحالم که ایران بودید…و به شما خوش گذشته و الان دلتان تنگ شده… و حالتان خوب است و اینکه من هم دوست داشتم شما رو می دیدم!


  9. در مه 13, 2006 در 1:17 ب.ظ. دنیا

    جناب گیلیران از قبل از عید وعده داد میاید پیش ما ولی نیومدید..
    همیشه شاد باشی شهلا جون و روزهای خوبی پیش رو..


  10. در مه 13, 2006 در 1:43 ب.ظ. وارطان

    خوشحالم که خوش گذشته است.امیدوارم بار دیگر بیایید و امکان دیدار حاصل شود.
    شاد و سلامت شهلا جان.


  11. در مه 13, 2006 در 1:52 ب.ظ. فاطی

    من که قهرم…چون اسمم رو نبرده بودید


  12. در مه 13, 2006 در 3:50 ب.ظ. الیاس

    معلوم شد حسابی خوش گذشته . خوش باشی. ببخشید که کم میام اینجا. شاد و موفق باشی


  13. در مه 13, 2006 در 3:51 ب.ظ. فاطی

    بی خیال خاله جووون….شوخی کردم…ولی اگه دوست داری یه \ست در زمینه خوبی های من و مهربونیام بنویسی اشکال نداره…بنویس:ي


  14. در مه 13, 2006 در 4:24 ب.ظ. محمد

    امیدوارم بازم بیاین ایران ایندفعه که سعادت نداشتم ببینمتون
    موفق باشید


  15. در مه 13, 2006 در 5:34 ب.ظ. سیاوش تی

    سلام بر تو مهربان
    انشاله که همیشه دل شاد و سر زنده مثل همیشه باشی
    امید و آرزو و شادی از تو جدا نا پذیر هست
    موفق باشی


  16. در مه 13, 2006 در 7:29 ب.ظ. سعید

    بازم خوبه جونم…………………………..


  17. در مه 13, 2006 در 7:36 ب.ظ. شهره

    شهلای عزیز عجب عکسهایی…امیدوارم که همیشه خوش و سرحال باشی. سبز باشی.


  18. در مه 13, 2006 در 7:47 ب.ظ. سپنتا

    سفرا بي خطر مادر جان ، ميبينم كه فقط مشهد نيامدي كه ما و امام رضا ببينيمت:)))ايشالا سفر بعدي بياي مشهد و قسمت بشه ببينيمت مادر جان…شرمنده كه من نتونستم بيام ديدنت، ايشالا دفعه بعد:)


  19. در مه 13, 2006 در 10:40 ب.ظ. مینا

    من مینا 17 ساله از تهران مادر بدرم فتح کردن و من با مادر بزرگمم
    لطفا برای من pm بدین
    galbam_shekasteh35 یا mina_17sale2006
    خداحافظ


  20. در مه 14, 2006 در 1:43 ق.ظ. زیتا

    سلام.خوب هر روز که میگذره٫یک روز از دوری به میهن کم میشه.پس به امید سال آینده خوش باش.


  21. در مه 14, 2006 در 1:50 ق.ظ. vahidoo

    به امید فرداهایی بهتر


  22. در مه 14, 2006 در 8:18 ق.ظ. حامدفردين

    سلام به شهلای عزیز….من مدتی نبودم…بروجرد بودم…از اونجا هم باهات تماس گرفتم…ولی میسر نشد…شاید سفری دیگر…..مرسی که سر زدی….یاحق


  23. در مه 14, 2006 در 10:33 ق.ظ. ریحانه

    خدا رو شکر که خوش گذشته!


  24. در مه 14, 2006 در 11:09 ق.ظ. یه عابر

    خیلی خوشحالم که خوش گذشته


  25. در مه 14, 2006 در 11:14 ق.ظ. پیام

    عجب ایرانگردی مشتی و خوبی بوده .. خدا راشکر که خوش گذشته و خیلی جاها را دیده ایی …


  26. در مه 14, 2006 در 5:14 ب.ظ. شهریار

    مرا این دست های گرم این جان های سرشار از صفا .یک عمر پرورده ست.دلم در نور و عطر این محبت های رنگین زندگی کرده ست.


  27. در مه 14, 2006 در 8:26 ب.ظ. علی مرسلی

    سفر خیلی خوب است… ولی از خانه بهتر نیست.


  28. در مه 15, 2006 در 2:49 ق.ظ. زیتون

    سلام شهلای عزیز و نازنین
    من اصلا نمی دونستم اومدید ایران. خوشحالم که بهتون خوش گذشته. بابا شما که خیلی جوونید. همچین حرف می زدید فکر می کردم بالای چهل سالید.
    الان کسی رو تو عکس بالای ۲۵ سال نمی بینم:)
    و چقدر هم مثل اسمت خوشگل:)


  29. در مه 15, 2006 در 7:55 ق.ظ. فرشته مهر

    به به شمال و به به شیراز

    جای ما رو هم خالی کنین


  30. در مه 15, 2006 در 3:05 ب.ظ. مهرنوش

    خدا قسمت کنه سالی ۸۵ بار بیای !( خدایی ۸۵ رو خوب اومدم )


  31. در مه 15, 2006 در 3:14 ب.ظ. تینا

    تکیه دادم به امیدم تا دیگه از پا نیفتم…با هزار درد نهفتم با هزار حرف نگفتم…اومدم تا که بمونم شعرامو برات بخونم…منو از تو دل بریدن،نمی تونم نمی تونم…اومدم با تو بسوزم،چشمامو به تو بدروزم…دل من رفته به باد و یاد تو مونده هنوزم…اومدم با چه امیدی،تو امیدمو می دیدی…تو سکوتت بی کس شب گریه هامو می شنیدی.

    مهربون پیش منم میایی؟؟؟؟؟؟


  32. در مه 15, 2006 در 5:41 ب.ظ. میلاد

    سلام
    بازم این ورا بیا
    دفعه بعد کی میای
    میشه بگی تحصیلات وشغلت چیه


  33. در مه 15, 2006 در 7:33 ب.ظ. سوک سوک

    همیشه به گشت
    جای ما رو تو شمال خالی میکردی چند ماهیه نتونستم برم زادگاهم قائمشهر!
    گریههههههه


  34. در مه 16, 2006 در 2:56 ق.ظ. حمید یکاسیمو

    سلام بامرام ….
    قول میدم بار بعدی که بیای بیام اونجا


  35. در مه 16, 2006 در 3:06 ق.ظ. حمیدو

    چه جالب…


  36. در مه 16, 2006 در 9:46 ق.ظ. نگار

    هورااااااااااااااااااااااااااا دیگه کی میای باز ؟ 🙂


  37. در مه 16, 2006 در 9:48 ق.ظ. رامين

    خب… اینم ایران… دیگه چی می خوای از این دنیا؟… خوش به حالت که حداقل سال خوبی رو شروع کردی… توی همهء بهاران ایران، دریای خزر منتظرته… یادت نره…


  38. در مه 16, 2006 در 4:51 ب.ظ. ماهی دودی

    به به میبینم که گزارش تصویری از سفر هم هست و این صوبتا! حالا هر کی تونست توی عکس میدون آزادی من رو پیدا کنه جایزه داره


  39. در مه 16, 2006 در 5:10 ب.ظ. مارال

    خدا رو شکر که بهت خوش گذشته . اما خیلی زود رفتی . حیف شد . دفعه ی بعد میریم محلات . صفا داره . راستی به خاطر حرفات دوباره تصمیم گرفتم بشینم و رانندگی کنم و سعی کنم حادثه ی سال قبل رو کم کم فراموش کنم .
    مواظب خودت باش عزیزم . دختر گلت رو هم ببوس .


  40. در مه 16, 2006 در 8:19 ب.ظ. سیاورشن

    سلام ….جنوب رو فراموش کردی ….باشه ….


  41. در مه 17, 2006 در 12:33 ق.ظ. evil

    اخره هرچی خوشکل به تو میگن الکی نیست اینقدر نظر داری
    من یه سایت درمورد ربات و الکترونیک دارم اما یه نفر بیشتر نظر نداده حتی فحش اما من الان میگم تو خوشکل ترینی الکی نیست (( جزء جهان سومیم
    )))


  42. در مه 17, 2006 در 7:49 ق.ظ. مامان آيسان

    خوشحالم که بهتون خوش گذشته امیدوارم سفر بعدی بیاین اینجا 🙂


  43. در مه 17, 2006 در 8:55 ق.ظ. پوپک

    خدا رو شکر که خوش گذشته عزیزم. میشه امیدوار باشم مرتبه بعدی که بیایی ایران منم دوست خودت بدونی و به کلبه درویشیم بیایی؟


  44. در مه 17, 2006 در 10:45 ق.ظ. ناشناس

    گور پدرت پدر سگ


  45. در مه 17, 2006 در 2:34 ب.ظ. شهلا

    رو به نویسنده آخرین پیام که جرات نوشتن نام خود را نداشت:
    ای کاشک کمی ادب را رعایت کنیم!!!!!
    اگر بدونیم مودب بودن یعنی چه؟


  46. در مه 17, 2006 در 5:48 ب.ظ. خانوم گل

    سلام خاله جونم….. خوشحالم که بهتون خوش گذشت …قسمت نبود این دفعه ببینمتون…ولی شنیدن صدای نازتون هم غنیمت بود…… به امید سالی خوشبرای شما و خانواده…. امیدوارم زوده زود برگردین ….


  47. در مه 17, 2006 در 7:05 ب.ظ. پوپک

    ممنون عزيزم از لطفت


  48. در مه 17, 2006 در 9:33 ب.ظ. آرمین گیله مرد

    سلام …. سوغاتی باحالی بود….


  49. در مه 17, 2006 در 11:24 ب.ظ. همسایه

    رو به بی نام تو برادر بزرگ ما هستیداداشی جون(-)
    هیچ وقت نمی خواستم بنویسم خواننده بودن بهتر است. اما بی نام مجبورم کرد.
    همی عزیزان سالم شاد باشید با۱۰۰۰درود بدرود


  50. در مه 18, 2006 در 12:26 ق.ظ. شهلا

    همسایه جان:
    این کار شما نیز دست کمی از کار «بی نام» نداشت که!!!!
    بدون نام وبلاگ
    بدون ایمیل آدرس
    نمیدونم والا این روزها مدل نوشتارها نیز یه جور دیگه شده!!!!!!!
    یزدان یار و نگهدارتون باشه.


  51. در مه 18, 2006 در 3:02 ق.ظ. نسرین

    خوشحالم که بهت خوش گذشته شهلا عزیز.همیشه به اینجور مسافرت ها و ایشالا همیشه خوش باشی.


  52. در مه 18, 2006 در 1:23 ب.ظ. همسایه

    سلام شهلا عزیز
    از شما معذزت می خوام .ناراحتم کرد (طرف )
    من از شماها هستم ایمیل آدرس هم بعد میدهم.
    شاد زی مهرافزون . با هزاران درود بدرود .


  53. در مه 18, 2006 در 2:17 ب.ظ. خدابیامرز

    سلام علیکم

    راستش خاله جان منم خیلی دلم می خواد یه دوماهی اونطرفها رو بگردم!


  54. در مه 18, 2006 در 4:42 ب.ظ. my(self) page/AM!N's weblog

    می بینم که خیلی خوش گذشته … انشالله دوباره برگردین


  55. در مه 18, 2006 در 4:42 ب.ظ. my(self) page/AM!N's weblog

    می بینم که خیلی خوش گذشته … انشالله دوباره برگردین


  56. در مه 18, 2006 در 4:42 ب.ظ. my(self) page/AM!N's weblog

    می بینم که خیلی خوش گذشته … انشالله دوباره برگردین


  57. در مه 18, 2006 در 11:17 ب.ظ. ناشناس

    سلام
    تو ایران کمی چاق شدی


  58. در مه 18, 2006 در 11:37 ب.ظ. شهلا

    ای بی نام از تبریز
    فکر میکنم این که من چاق شدم یا لاغر زیاد مهم نباشه
    این برای من مهمه که بهم خیلی خوش گذشت
    عشقم را از نزدیک لمس کردم
    او را لمس کردم و بوئیدم و بوسیدم
    شبهای خوبی را با او سپری کردم
    با صدای دلنشینش خوابهای طلایی دیدم
    برایش درد دل کردم و راز مگو هایم را گفتم
    چون فقط برای دیدن آن عشق دیرینه به میهن باز گشتم
    پس چاق شدن یا لاغر شدن من زیاد مهم نیست…


  59. در مه 19, 2006 در 1:12 ق.ظ. سعید

    سلام.. چه جالب. چه ایران گردی جالبی. و چه سفرنامه نوشتن جالب تری


  60. در مه 19, 2006 در 3:36 ق.ظ. کورش ساسانی

    سلام
    دیدم آدمی بی معنی و کثیفی ازاسم من استفاده کرده و چرت وپرت نوشته اومدم بهش بگم خیلی بدبخت و ذلیلی که با اسم دیگرون حرف میزنی اگه مرد بودی بااسم خودت میومدی حرف میزدی این حواله ی کسی که بااسم من اومد . شهلا جان امیدوارم بازم بیای ایران مخصوصاً شیراز .


  61. در مه 19, 2006 در 6:08 ب.ظ. ژیان

    سلام .
    درد دلت را در وبلاگ دنیز خواندم من شما را خیلی قویتر از این روژهای ساده میدیدم .امیدوارم هرجه زود فراموش کنی این حرفهارا.
    به خدای بزرگ می سپارمت .یک دوست


  62. در مه 19, 2006 در 6:18 ب.ظ. همشهری

    سلام .کورش ساسانی اگر شیرازی هستی برای من mail بزن من ID شما را ندارم خدا حافظ


  63. در مه 19, 2006 در 6:34 ب.ظ. آفتاب پرست

    خوبیش اینه که باز دوباره میتونی بیای!


  64. در مه 20, 2006 در 12:00 ق.ظ. MaD

    سلام
    منو که يادتون نمياد
    شيراز روبروی شيرينی نارسيس ساعت ۱۰ شب … لول
    سعادت نشد با شما از نزديک معاشرت کنيم پس به ناچار منتظر دفعه بعد مينشينيم .


  65. در مه 20, 2006 در 3:18 ب.ظ. ARSHIA

    باباخوش به حالت جای ما خالی


  66. در مه 20, 2006 در 7:45 ب.ظ. آشنايي با يك معلول قطع نخاع

    سلام بر شهلا خانم گل دوست عزيز و بسيار گرامي .
    ممنون از لطف بي كرانتان .
    خوشبحالت كه كلي گشتي و حالي به حولي
    زياد مزاحم نميشم .
    اميدوارم كه هميشه سلامت و شاداب باشيد
    به همه با صداي بلند سلام كنيد


  67. در مه 21, 2006 در 12:33 ق.ظ. صدرالمتکسشرین

    به وبلاگ ما لطف داشتید سر زدید و مطلب گذاشتید باز هم سر بزنید آپ شده.
    آه راستی ایران از نزدیک با ایرانی که اون طرف نشون میدن چقدر فرق داره؟


  68. در مه 21, 2006 در 4:03 ق.ظ. بابا عظیمی

    سلام خواهر خوبم…ببین از حول حلیم بقول معروف تو دیگ افتادم و این کامنت را تو اپدیت ورودت مثل اینکه نوشتم یا ۱۹ فروردین خلاصه کلی حالم گرفته شد از دست خودم که چرا اینقدر دیر بهت سر زدم و امدن و رفتنت را متوجه نشدم و شماهم کم لطفی کردی و بمن خبر ندادی…حالا ببین چی واست نوشتم تو اپدیت فکر کنم ۱۹ فروردینت و داشتم از خوشحالی پر در میاوردم که دیدم واییییییییی ….از دست تووووووو….حالا همین اینجا بخون و هم برو تو اپدیت قبلیت


  69. در مه 21, 2006 در 4:07 ق.ظ. بابا عظیمی

    ادامه کامنت زیر….سلام شهلا خانم عزیز….میخواستم یواشکی بگم خیلی بد جنسی قبول؟!!!! اخهههه چرا بمن نگفتی امدی ایران مگه من بد استقبال میکردم از خواهر مهربونم هاااااا؟؟؟؟ به هرحال کلبه ای فقیرانه ای هست که متعلق به خود خود شماست و خوشحال میشم اگه سرافرازمون کنید من نمیدونم چه عزیزانی در فرودگاه بودن و حتما جای من یه کم لابد خالی بود وگرنه با دسته گلی بزرگ به استقبال خواهر گلم میامدم والانم چقدر خوشحال شدم از اینکه این خبر را تو سایتت خوندم انشالله هر چند روزی در میهن گرامی ات هستی خوش و خرم باشی و بدونی چشم براه تو عزیز گرامی و همه خانواده محترمت هستم……شاد باشی گلم و سلام خدمت خانواده محترمت برسون


  70. در مه 21, 2006 در 12:39 ب.ظ. عاطفه

    سلام شهلای خوب و مهربون
    چون میدونستم ایرانی احساس میکردم کنار ما هستی. گرچه قسمت نبود شما رو زیارت کنیم اما از اینکه بهت خوش گذشته خیلی خوشحالم. همیشه به سفر های خوب و شاد.
    در سفرهای بعدی ما رو هم جزو لیستت بزار. ممنون.


  71. در مه 22, 2006 در 2:37 ق.ظ. بهرنگ

    درود به شما من به تازگی سایت شمارا میبینم چقدر زیبا و پربار و اموزنده هست راستی خوبی از خودتون هست که مردم شیراز را خوب دیدین من هم شیرازی هستم ادم زمانی که هم میهنانی همچون شما میبینه به ایزانی بودن خودش میباله به راستی که چه اندازه شما روشنفکر و درست اندیش هستید چه قلم روانی دارید چه عکسهای زیبایی انداختید از اثارباستانی ایران راستی اگه دوست داشتید بهم بگید تا تو تارنگار ناقابلم به شما لینک بدم


  72. در مه 22, 2006 در 7:43 ب.ظ. کورش ساسانی

    سلام وبازم سلام خدمت شهلا خانم امیدوارم دیگه کسی با اسم من نیومده باشه وبازم چرت و پرت گفته باشه ازهمین وبلاگ به شما و خانواده محترمتان سلام میرسونم (شیرازیها هم همینطو) دوذود و دو صدبدرود


  73. در مه 22, 2006 در 11:21 ب.ظ. نیما

    سلام شهلا جان حسرت من اینه که اومدی شهریار اما ما نتونستیم ببینمتون کلی حال مهرنوشو گرفتم و کلی گلگی کردم ولی چه فایده که جای دیدنتو پر نکرد به امید دیدار و بدرور



دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.

  • نوشته های تازه

    • تهران قدیم
    • (بدون عنوان)
    • چهار سنبه سوری
    • (بدون عنوان)
    • والنتاین و برخورد شهاب آسمانی بر زمین….
    • (بدون عنوان)
    • بسیار خوشحالم که در منزل خود هستم.
    • حال و هوای امروزه من…
    • ر.یس جمهوری که زن است.
    • حروف درست
  • آرشیو ماهیانه مطالب

    • آوریل 2013
    • مارس 2013
    • فوریه 2013
    • ژانویه 2013
    • دسامبر 2012
    • نوامبر 2012
    • اکتبر 2012
    • ژوئیه 2012
    • ژوئن 2012
    • مه 2012
    • آوریل 2012
    • مارس 2012
    • فوریه 2012
    • ژانویه 2012
    • دسامبر 2011
    • نوامبر 2011
    • اکتبر 2011
    • سپتامبر 2011
    • اوت 2011
    • ژوئیه 2011
    • ژوئن 2011
    • مه 2011
    • آوریل 2011
    • مارس 2011
    • فوریه 2011
    • ژانویه 2011
    • دسامبر 2010
    • نوامبر 2010
    • اکتبر 2010
    • سپتامبر 2010
    • اوت 2010
    • ژوئیه 2010
    • ژوئن 2010
    • مه 2010
    • آوریل 2010
    • مارس 2010
    • فوریه 2010
    • ژانویه 2010
    • دسامبر 2009
    • نوامبر 2009
    • سپتامبر 2009
    • اوت 2009
    • ژوئیه 2009
    • ژوئن 2009
    • مه 2009
    • آوریل 2009
    • مارس 2009
    • فوریه 2009
    • ژانویه 2009
    • دسامبر 2008
    • نوامبر 2008
    • اکتبر 2008
    • سپتامبر 2008
    • اوت 2008
    • ژوئیه 2008
    • ژوئن 2008
    • مه 2008
    • آوریل 2008
    • مارس 2008
    • فوریه 2008
    • ژانویه 2008
    • دسامبر 2007
    • نوامبر 2007
    • اکتبر 2007
    • سپتامبر 2007
    • اوت 2007
    • ژوئیه 2007
    • ژوئن 2007
    • مه 2007
    • آوریل 2007
    • مارس 2007
    • فوریه 2007
    • ژانویه 2007
    • دسامبر 2006
    • نوامبر 2006
    • اکتبر 2006
    • سپتامبر 2006
    • اوت 2006
    • ژوئیه 2006
    • ژوئن 2006
    • مه 2006
    • آوریل 2006
    • مارس 2006
    • فوریه 2006
    • ژانویه 2006
    • دسامبر 2005
    • نوامبر 2005
    • اکتبر 2005
    • سپتامبر 2005
    • اوت 2005
    • ژوئیه 2005
    • ژوئن 2005
    • مه 2005
    • آوریل 2005
    • مارس 2005
    • فوریه 2005
    • ژانویه 2005
    • دسامبر 2004
    • نوامبر 2004
    • اکتبر 2004
    • سپتامبر 2004
    • اوت 2004
    • ژوئیه 2004
    • ژوئن 2004
    • دسامبر 1969
    • ژانویه 1000
  • Blogroll

    • fati
    • kosoof(آرش)
    • sadaf-farahani
    • vahidoo
    • آبچینوس
    • آرایش و زیبایی
    • آرش از گرگان
    • آستان جانان
    • آشنايي با يك معلول قطع&#32
    • آقا خره ( قر )
    • آورا
    • آونگ خاطره ها(راوی)
    • آينه(پانته آ)
    • آيه هاي زميني(حسام)
    • ابهام لينك
    • اجازه(مسعود)
    • ارتفاع درد(نيما)
    • از خود با خويش
    • از فراز ابر تا ژرفاي د&#1585
    • امردادگان(آروين)
    • امشاسپندان
    • ام اس خاموش(ماندانا)
    • اهورا مزدا
    • اولن شب...(فريبا)
    • اين در نبايد باز مي شد
    • ايهام
    • باران
    • باستان
    • بانوي آبي
    • بانوي ارديبهشت
    • با موج پیشرو
    • بلاگچین
    • بلاگ نیوز
    • بلفي
    • بهوونه(ريحانه)
    • بيلي و من
    • بگذار و بگذر
    • تار نوشت:سام
    • تا شقايق هست ميمانم
    • تقويم تبعيد(فرهاد)
    • تنبور مست
    • تنها من(من و شمیم)
    • توتيا
    • جمهور
    • جوشش(نیما)
    • حامد فردين
    • حبه حرفهای روزانه
    • خاطرات من(عاطفه)
    • خاطره كوير
    • خانوم گل
    • خدابيامرز
    • خلوتى بدون شرح ! &
    • خوابی در هياهو(عادله)
    • خوشه چین(بهروز)
    • خيابوني(مهسا)
    • خُسن آقا
    • دخترو(مهسا)
    • دختر كولي
    • دختر همسایه
    • درجستجوی حقیقت
    • در باره بيماري ام اس ب&#1583
    • دزدكي
    • دلا و دلتنگی
    • دلم چون درياست(طاهره)
    • دنياي آبي(مرضي)
    • دنياي من(يه تنها)
    • دنيز و ام اس
    • رادیو کالج پارک
    • راهبردهای سیاه(اديب)
    • رنگــین‌کـلـآم(سعيد)
    • رهگذرخسته
    • روح انگيز دولتشاهي
    • روياهاي گمشده
    • ريخت و پاش(رامتين)
    • زرتشت اهوراپادشاه هخام
    • زوربا
    • زيتون
    • زير سيگاري
    • ساكورا
    • ستيغ خانوم
    • سردبير:خودم
    • سرزمين آفتاب
    • سعيدحاتمي
    • سفر به فراسو
    • سمنگان
    • سوخته دل
    • سورئاليست
    • شبح
    • شبشيدها
    • شراگيم
    • شهرسوخته
    • شهرقصه
    • صبا(پیک عاشقان)
    • طولانی ترین شب
    • عاشـقانه هـاي شـهـاب
    • عالیجناب نویسنده(احسان
    • عبدالقادر بلوچ
    • عشقولانه(دانیال)
    • عشق و زندگي(پيمان)
    • عقايد يک دلقک
    • عمو اروند
    • فرياد بي صدا
    • قايم موشك
    • قصه كرمان
    • كيشرا(دايان)
    • لابراتوار علوم
    • لحظه هارو با تو بودن
    • لحظه(صادق)
    • لیدا آیلار
    • مایگاه پرواز(پرويز)
    • مدادسياه
    • مرا آفريد آنکه دوستم د&#15
    • مرد پير
    • مريم و ام اس
    • مسافري در كوير
    • مقام معظم حسنی در کانا&#15
    • من اشرف مخلوقات
    • من در غربت
    • من و ام اس
    • من و سايه من
    • من یه نفر+شماچند نفر
    • مهرواژ(دنيا)
    • موج پیشرو
    • میترا (الهه ی مهر)
    • میداف
    • نازخاتون
    • نامه هاي ايراني
    • نعناپونه
    • نقطه ته خط
    • نگاهي از دور(زيتا)
    • نگين شيراز
    • هدیه لحظه ها(دکتر امید&#46
    • هر چی تو بخوای...تو دوس&#1
    • هزار حرف نگفته
    • هويت
    • وبلاگ بابك خرمدين
    • وبلاگ گروهی در خصوصM S
    • وسوسه اي به نام بودن(ک&#1608
    • يادداشتهاي يک دانشجوي &#
    • يك انسان
    • يك اهري و اتفاقات ساده&#32
    • يه دل تنگ
    • پابرهنه‌ی برخط
    • پدر عظيمي
    • پرسه(هوبور)
    • پرنده گان(حسین)
    • پرپرنده(صدف)
    • پس تو ها
    • پوتين
    • پوپکPOOPAK
    • پویاهه
    • پيمان سعيدي
    • چاي بخور غصه نخور
    • چای تلخ"پژمان"
    • چرک نویس
    • کارمند بانک ملی ایران
    • کوروش کبیر و زرتشت
    • کویرام اس
    • کِلکِ خیال انگیز
    • گاه و ناگـاه‌نوشتـــــ
    • گرگ بیابون
    • گفتار نيك
    • گلهاي آفتابگردون
    • گلهای جهنمی (آقا ساسان&#41
    • گل یخ(نازنين)
    • یادداشتهای یه آدم ول م&#15
    • یاسمینا(مهرنوش)
    • یک اهری و اتفاقات ساده
    • یک تبسم کافیست؟(پونی)
    • یک گیله مرد
    • جدید پزشکی(شيرين)
    • رونیکا
    • سرزمین رویایی
    • نیک ‌آهنگ کوثر
    • يادداشتها
    • یه چشم به راه(فرياد)
    • (Rebel Man)وحيد
    • M.S @ ام . اس
    • آنچه در باره بیماری
    • الهۀ مهر
    • اِم اِس این مهمان نا خوانده
    • اشوزرتشت پيامبراهوراي
    • جواد
    • شادي تا بي نهايت(رضائي)
  • نظرات دوستان

    • Siyamak در حال و هوای امروزه من…
    • جهان در تفاوت کوه نوردی بانوان ایرانی و خارجی…
    • یاس در تفاوت کوه نوردی بانوان ایرانی و خارجی…
    • حسین رونقی در ترس از رعد و برق
    • رامتین در هربالایف Herbalife چیست…
    • ساغر در تفاوت کوه نوردی بانوان ایرانی و خارجی…
    • Shahla Rezai در
    • humana در جشن ایرانی
    • پرويز در درود بهار زیبا…
    • دوست در
  • فرا

    • نام‌نویسی
    • ورود
    • پیگیری نوشته‌ها با آراس‌اس
    • آراِس‌اِس دیدگاه‌ها
    • WordPress.com
  • مه 2006
    د س چ پ ج ش ی
    « آوریل   ژوئن »
    1234567
    891011121314
    15161718192021
    22232425262728
    293031  
  • Advertisements

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در وردپرس.کام.

WPThemes.


Privacy & Cookies: This site uses cookies. By continuing to use this website, you agree to their use.
To find out more, including how to control cookies, see here: Cookie Policy
%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: