درود بر تو :
این ایمیل از دوست نیکم «حمیدرضا» مرا واداشت که این سخنان را با شما نیز در میان بگذارم. خیلی جالبه:
sasasasasasasasasasasasasasasasasasasasasa
اینتر ناسیونالیسم ایرانی
در پی اعلام اين نکته که تا کنون ۶۵۰۰۰ شرکت تجاری ايرانی در دبی ثبت شده اند، يکی از ايرانيان گفت: ما ايرانی ها صبح در تهران از خواب بيدار می شويم. محل شرکت تجاری و مرکزخريدمان در دبی است. استعدادمان در تهران کشف شده ، اما نبوغ مان در اروپا شکوفا می شود. برای تحصيل به فرانسه يا لندن می رويم، اما چون از کار در اروپا خوش مان نمی آيد، در ايالات متحده آمريکا کار می کنيم. و هر وقت بيکار شديم برای گرفتن حقوق بيکاری به اروپای مرکزی می رويم. برنامه های تلويزيونی مان از لس آنجلس پخش و در خرم آباد دريافت می شود. فيلم های مان را در بيابان های ايران می سازيم. اما در ونيز و پاريس و برلين آنها را نمايش می دهيم و از آنجا جايزه فيلمسازی می گيريم.
در کلن طرفدار جمهوری و در تهران طرفدار سلطنت هستيم، مهم ترين مقالات سياسی مان در اوين نوشته می شود، اما در پاريس خوانده می شود. از واشنگتن نامزد انتخابات می شويم، اما صلاحيت مان در تهران رد می شود، بنابراين در برلين انتخابات را تحريم می کنيم و در لندن تصميم می گيريم رفراندوم برگزار کنيم. در هلند عضو پارلمان و در اسرائيل رييس جمهور می شويم. در تهران با حکومت مخالفت می کنيم، در عراق با حکومت می جنگيم، اما در لبنان از حکومت دفاع می کنيم. در تهران کنسرت موسيقی راک برگزار می کنيم، اما در فرانکفورت کنسرت موسيقی سنتی مان با استقبال آلمانی ها روبرو می شود، در آنکارا در کنسرت موسيقی پاپ ايرانی شرکت می کنيم، اما در آنتاليا می رقصيم. در کانادا برنده مسابقه ملکه زيبايی می شويم. حقوق زنان مان در مشهد نقض می شود، اما در سوئد از حقوق زنان دفاع می کنيم.
وليعهدمان در آمريکاست، ملکه مان در يکی از شهرهای فرانسه زندگی می کند، رئيس جمهورسابق مان در پاريس زندگی می کنند، رئيس قوه قضائيه مان متولد عراق است، در عوض نخست وزير عراق سالها در ايران زندگی می کرد و رئيس جمهور اسرائيل متولد ايران است. در ايران زندگی می کنيم، در ترکيه تفريح می کنيم، در آمريکا پولدار می شويم و برای مرگ به ايران برمی گرديم.
sasasasasasasasasasasasasa
من بر این ایده هستم که ما را از هم گسیختگی پریشان احوال نموده است و کسی راه انجام کاری درست که آینده ساز مملکت باشد را نمیداند.
نظر تو چیست؟
«این عکس بوسیله خودم سال پیش، گرفته شده است.»
به جشن مهرگان نزدیک هستیم. گزارشی از ارشیا دوست نیکم.
جشن مهرگان متعلق به فرشته بزرگ مهر است و برابر با مهرروز (شانزدهم مهر) است و مطابق گاهنمای کنونی دهم مهر می باشد اين جشن فرخنده و زيبا در گذشته ميان ايرانيان مقامی بسيار ارجمند در حد نوروز داشت و همانگونه که ايرانيان نوروز را بواسطه پايان سرما و آغاز بهار جشن می گيرندمهرگانرا نيزدر نيمه سال و با پايان فصل گرما و شروع سرما جشن می گرفتند آداب و رسوم آن بسيار شبيه به نوروز است و همانطور که نوروز را به پادشاه افسانه ای ايران جمشيد نسبت می دهند مهرگانرا نيز به فتح و پيروزی فريدون ديگر قهرمان ايرانی بر ضحاک نسبت داده می شود ولی در حالت کلی چون ايزد مهر نزد کليه اقوام آريايی سابقه ای ديرين دارد و قديميترين آيين آرياييان می باشد نزد هر دو دسته ايرانيان و هندوان در يک روز گرامی داشته می شود و مهردر زبان سانسکريت هم بمعنی دوستی است و در ويد کتاب مذهبی برهمنان مانند اوستا ايزد روشنايی و فروغ می باشد و زرتشتيان بپرستشگاه خويش درب مهر گويند هر دو جشن مهرگان و نوروز از آثار درخشان و جاودان ايران زمين هستند و برماست که اين دو ميراث گرانقدر نياکانمان را همچون دو گنجينه گرانبها سينه به سينه و نسل به نسل انتقال دهيم چرا که هويت و پهنای مرز ايران زمين را اين دو جشن به وضوح نشان می دهد و هر کجا نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ايران است و هر که ايندو جشن با شکوه و زيبا را برگزار کند ايرانی. مهرگان و نوروز در کنار يکديگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پايه های استقلال و فرهنگ ايرانی را حفظ نموده اند و آنرا از هجوم تازی و بيگانه محفوظ داشته اند و در هر زمانی که قدرت حاکمه نتوانسته استقلال ايران را حفظ کند و سرزمين عزيزمان گرفتار قومی بيگانه گشت و به چند پاره تقسيم گرديد برگزاری همين آيين های ساده ولی سحر انگيز ايرانيان را همدل ساخته و بار ديگر کنار هم جمع نمود .
در پناه یزدان مهر تندرست و شاد زیوی…… تا درودی دگر بدرود.