درود بر تو :
نوروزتان پیروز هم میهنان نازنینم
.
امسال برای من وکومی»کامپیوتر» ام اتفاقات بسیاری افتاد که از گفتن در آنباره صرف نظر می کنم ولی راجب جشن ایرانی که دو شب پیش رفتم بسیار می گویم.برادرم در آن جشن یکی از نوازندگان موزیک بود و مرا به عنوان مهمان افتخاری دعوت نمود.
«البته آقای همسر از آنجا که از صدای بلند موزیک فراری است با من نیامد».ولی من و بهترین دوستم شکوه جان با هم رفتیم و در این میهمانی شرکتنمودیم.میدونی بسیاری از میهمانان نازنین به دیدن بنده تشریف فرمایی نمودند،از بس که مهربونند و مرا خجالت زده کردند
من در این مملکت غریب دو دختر عمه دارم که ایشان نیز تشریف اورده بودند.یکی تقریبا هم زمان با من و دومی چند سالیست که به آلمان آمده.
یکی از این دو دختر عمه های گلم آمد و مرا با توجه به ویلچرم به قسمت جلویی سالن رقص برد و آنجا نیز با خیلی از دوستانم دیداری دلنشین داشتم» الته با توجه به چرخم و اینکه چند نفر به اون برخورد کردند ولی بسیار شاد شدم»الیته این خانم نیک همراه نامزدش مرا به رقص واداشتند که خیلی کم و کوتاه بود ولی خیلی خوش گذشت.
چون نمیدوانستم کی برمیگردم منزل، اجبارا تاکسی گرفتم و به منزل رفتم.
تا درودی دگر بدرود
مهر بانو روزهای بهاریت همیشه شاد
حتا اگه اهل فیلم دیدن نیستی این فیلم رو حتمن ببین تا حسابی بخندی